![]() |
دو شنبه 28 ارديبهشت 1394 |
باشد. شما میتوانید بانک پرسش و پاسخ در سیستم Mi\ncrosoft CRM طراحی کنید تا کلیه کارمندان به پاسخهای مناسب برای هر سؤال مشتری دسترسی آنی داشته باشند. آ این کار نه تنها مشتریان قدردان کارهای شما خواهند بود، بلکه به شما کمک میکند تا تصویری فوق العاده مثبت از شرکتتان در ذهن مشتریانتان بسازید.پاسخگوی صوتی اتوماتیک در حالت ایده آل شما به هیچ وجه نباید\nاز سیستم پاسخگوی صوتی اتوماتیک استفاده کنید. با این حال این موضوع اگرچه ایده آل است اما به سختی قابل اجرا خواهد بود. سیستمهای AVR میزان قابل توجهی از هزینهها را در مقابل استفاده از اپراتورهای انسانی صرفه جویی میکنند طوریکه اکثر شرکتها نمیتوانند از آنها چشم پوشی کنند.اگر مجبورید از سیستم AVR ا\nستفاده کنید تا آنجایی که ممکن است آنرا ساده سازی کنید. تعداد انتخابها را در این سیستم به حداقل رسانده و خیلی سریع تماس را به یک اپراتور انسانی ارجاع دهید. همیشه گزینه ای را در این سیستم تعبیه کنید که شخص تماس گیرنده بدون هیچ مشکلی به اپراتور وصل شود. هر چقدر هم که زمان زیادی را صرف پاسخهای از پیش \nانتخاب شده بگذارید باز هم نمیتوانید انتظارات مشتریان را پوشش دهید و در اکثر مواقع مشتری شما برای رسیدن به مقصودش گیج میشود که بالاخره کدام یک از دکمهها را باید بزند.افراد با AVR کار میکنند چون محبورند. (به غیر از عده معدودی که حوصله شنیدن پهای تکرارپذیر را ردگیری میکنند با سازمانها کمک میکنند تا بدانند کدامیک از تلاشهایشان موفق بوده و\nکدامیک ارزش صرف وقت و هزینه برای تکرارشان ندارند.متریکهای عمل پذیر آن دسته از متریکها هستند که برای نیل به اهداف سازمان میتوان از آنها استفاده کرد. برای مثال، فعالیت و تعامل مشتری با سازمان متریکی است که هم تکرارپذیر بوده و هم عمل پذیر. سازمانی که فعالیتهای مشتری را ردگیری میکند باید قادر باش\nد تا به سرعت بفهمد به چه دلیل مشتریانشان را از دست میدهند. همچنین این متریکها میتوانند معیار مناسبی باشند تا بفهمیم کدامیک از اقدامات سازمان عملی بوده است. اگر مشتریان در حال قطع ارتباط با سازمان ما هستند، مطمئناً اقدامی متفاوت باید صورت پذیرد. اما اگر مشتریان ارتباط خود را ادامه میدهند، پس تلاش\nهای شرکت اثرگذار بوده است.به خاطر داشته باشید که شاید هر یک از این متریکها به تنهایی ارزشی نداشته باشند. ترکیب این متریکها با اهداف سازمان است که میتواند برای ردگیری متریکهای مشتری ارزش آفرین باشد. نکته مهم و ظریف این است که شما باید ترکیبی از متریکها را انتخاب کنید که اهداف سازمانی را بهبود ب\nخشد. هر چیزی که با معیارهای یادشده همخوانی نداشته باشد تنها باعث هدررفتن زمان و هزینه شده و در نهایت خرجهای غیرضروری را به بار میآورند.اما یک سؤال مهم نیز وجود دارد. با چه ابزاری اطلاعات را جا آنجا که ممکن است استفاده از آنها را باید به عنوان آخرین گزینه در نظر بگیرید.مطلب مرتبط: پنج ویژگی حیاتی در سیستم CRM که بخش بازاریابی به آن نیاز داردهیچ یک از موارد ذکر شده در بالا مسائل مهم و عمده ای نیستند، اما اگرچه کوچک و ناخودآگاه هس\nتند، میتوانند باعث ناراحتی مشتریان شده و آنها را از خدمات و کسب و کار شما ناراضی نگه دارند. حتی شما مجبور نیستید، برای مقابله با آنها هزینهی زیادی صرف کنید. شما صرفاً باید مشتری خود را در مرکز توجه کسب و کارتان قرار دهید و به این فکر باشید که چه کاری میتوانید انجام دهید که مشتری شما حس و تجربه \nخوبی نسبت به شرکت و کسب و کار شما داشته باشد.هر چقدر سعی کنید مشتریانتان کمتر با این مسائل مواجه شوند، میزان رضایت آنها افزایش یافته و اعتبارتان نزد آنان فزونی خواهد یافت. متریکها نیروی حیاتی CRM ها و همچنین کسب و کار شما به شمار میآیند. بدون اینگونه سنجشها شما نمیدانید که دقیقاً چگونه کارها را\nانجام داده و در چه مواقعی نیازمند اصلاحات هستید. متاسفانه همه متریکها به شیوه ای برابر ایجاد نشدهاند. برخی نسبت به دیگری بهتر بوده و تعداد اندکی نیز صرفاً مضر و مهلک هستند!\nاین گفته قدیمی را به خاطر داشته باشید: مراقب باشید چه چیزی را اندازه میگیرد چون همان را به دست خواهید آورد. برخی اوقات اندازه گیری چیزهای غلط میتواند به سیستم CRM شما آسیب بزنقیف فروش یک استراتژی پایدار و منظم برای تبدیل مشتری احتمالی به مشتری ثابت است. این استراتژی شامل یک سری مراحلی است که مشتری احتمالی از طریق آن میتواند تصمیم به خرید نماید. داشتن یک فرایند روش مند، تبدیل کردن مشتری احتمالی به مشتری ثابت را آسانتر کرده و نرخ تبدیل بیشتری را ارائه می دهد.Pipeline (که\nگاهی اوقات به خاطر شکل و شمایلش به آن قیف فروش نیز می گویند) از یک رویکرد مرحله ای با استراتژی فروش از پیش تعریف شده برای هر مرحله استفاده میکند. ساختار آن به گونه ای است که پیاده سازی آن با نرم افزار crm مایکروسافت کار نسبتاً راحتی است.علاوه بر این برای هدایت فرایند فروش، قیف فروش ابزار مهمی برای\nمدیریت فعالیتهای فروش بوده و پیش بینی میکند که شرکت به چه نحوی عملیات فروش را در آینده ای نزدیک به خوبی انجام می دهد. اگر شما نرخ تبدیل را در هر مرحله از قیف فروش بدانید -به این معنا که چند نفر مشتری احتمالی بهطور متوسط به مرحله بعد میروند – با دانستن تعداد مشتریان در هر مرحله میتوانید پیش بین\nی دقیقی از میزان فروش کل به دست آورید.با شکستن فرایند فروش به شیوه ای که گفته شد شما همچنین میتوانید ببینید که در چه مرحله ای مشتریان بالقوه را ازدست میدهید و در چه محلی نیازمند اصلاح عملکرد دارید.اولین قدم برای پیاده سازی قیف فروش این است که تعداد مراحلی را که برای تشریح دقیق فرایند فروشتان ن
نظرات شما عزیزان:
![]() نویسنده : shahin
![]() |